معنی فارسی squelchiest

B2

سُپیدترین و نرم‌ترین قسمت یا چیزی که بیشترین حالت صوتی سُپید را دارد.

The most squelching or resembling mud that creates such sounds.

example
معنی(example):

بعد از باران، نرم‌ترین نقاط برای بچه‌ها سرگرم‌کننده‌ترین شدند.

مثال:

After the rain, the squelchiest spots became the most fun for kids.

معنی(example):

او به قسمت نرم‌ترین چاله پرید.

مثال:

He jumped into the squelchiest part of the puddle.

معنی فارسی کلمه squelchiest

: معنی squelchiest به فارسی

سُپیدترین و نرم‌ترین قسمت یا چیزی که بیشترین حالت صوتی سُپید را دارد.