معنی فارسی statueless
B1بدون مجسمه، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ مجسمهای وجود ندارد.
Lacking statues; devoid of any sculptures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از طوفان، پارک که قبلاً بدون مجسمه بود، زندهتر به نظر میرسید.
مثال:
After the storm, the once statueless park seemed more alive.
معنی(example):
باغ بدون مجسمههایی که برداشته شده بودند، احساس بیمجسمگی میکرد.
مثال:
The garden felt statueless without the sculptures that had been removed.
معنی فارسی کلمه statueless
:
بدون مجسمه، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ مجسمهای وجود ندارد.