معنی فارسی stickless
B1چیزی که فاقد خاصیت چسبندگی است و معمولاً در کاربردهای خاص به کار میرود.
Something that operates without adhesive properties.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چسب بدون چسب به خوبی روی سطوح صاف کار میکند.
مثال:
The stickless adhesive works well on smooth surfaces.
معنی(example):
روش بدون چسب او نوآورانه و مؤثر بود.
مثال:
Her stickless method was innovative and effective.
معنی فارسی کلمه stickless
:
چیزی که فاقد خاصیت چسبندگی است و معمولاً در کاربردهای خاص به کار میرود.