معنی فارسی sticklike
B1چیزی که شبیه چوب یا علف است و عموماً باریک و بلند میباشد.
Resembling or having the characteristics of a stick; long and thin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاه چوبک مانند به راحتی شناسایی شد.
مثال:
The sticklike plant was easy to identify.
معنی(example):
او یک شکل چوبک مانند روی کاغذ کشید.
مثال:
He drew a sticklike figure on the paper.
معنی فارسی کلمه sticklike
:
چیزی که شبیه چوب یا علف است و عموماً باریک و بلند میباشد.