معنی فارسی stopen
B1موقوف کردن اقدام یا فعالیت به دلایل خاص.
To halt an action or activity for specific reasons.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید بحث را قبل از ادامه ادامه بدهید متوقف کنید.
مثال:
You need to stopen the discussion before we continue.
معنی(example):
او به دلیل مشکلات فنی مجبور شد ارائه خود را متوقف کند.
مثال:
She had to stopen her presentation due to technical issues.
معنی فارسی کلمه stopen
:
موقوف کردن اقدام یا فعالیت به دلایل خاص.