معنی فارسی straitwork

B1

کار دشوار یا سختگیرانه، معمولاً برای بهبود شرایط

Labor or work that is strenuous and requires strict adherence to quality.

example
معنی(example):

او در فعالیت‌های سختگیرانه برای جامعه مشغول است.

مثال:

He is engaged in straitwork for the community.

معنی(example):

فعالیت‌های سختگیرانه شامل تمیز کردن پارک محلی بود.

مثال:

The straitwork involved cleaning the local park.

معنی فارسی کلمه straitwork

: معنی straitwork به فارسی

کار دشوار یا سختگیرانه، معمولاً برای بهبود شرایط