معنی فارسی subdivinely
B2به صورت تحتاللفظی به معنای زیرالهی، نشاندهنده کیفیتی خاص در عمل یا حالت است.
In a manner that suggests divine or heavenly qualities, often in artistry or performance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور زیرالهی خواند و قلبهای همه حاضران را تسخیر کرد.
مثال:
She sang subdivinely, capturing the hearts of everyone present.
معنی(example):
باغ به طور زیرالهی مرتب شده بود و گلها را در هماهنگی کامل به نمایش گذاشته بود.
مثال:
The garden was subdivinely arranged, showcasing flowers in perfect harmony.
معنی فارسی کلمه subdivinely
:
به صورت تحتاللفظی به معنای زیرالهی، نشاندهنده کیفیتی خاص در عمل یا حالت است.