معنی فارسی submaxillae
B1جمع زیر فک، به استخوانهای فک پایینی اشاره دارد که در گونههای مختلف میتواند متفاوت باشد.
Plural form of submaxilla, indicating multiple lower jaw bones.
- NOUN
example
معنی(example):
زیر فکها میتوانند در شکل در گونههای مختلف متفاوت باشند.
مثال:
The submaxillae can vary in shape across different species.
معنی(example):
این زیر فکها برای درک تکامل حیاتی هستند.
مثال:
These submaxillae are essential for understanding evolution.
معنی فارسی کلمه submaxillae
:
جمع زیر فک، به استخوانهای فک پایینی اشاره دارد که در گونههای مختلف میتواند متفاوت باشد.