معنی فارسی subsistence level

B2

سطحی که در آن شخص فقط می‌تواند نیازهای اولیه خود را برآورده کند.

The minimum level of income needed to secure the necessities of life.

example
معنی(example):

زندگی در سطح معیشتی به این معنی است که شما به زحمت منابع کافی برای زنده ماندن دارید.

مثال:

Living at the subsistence level means you have barely enough resources to survive.

معنی(example):

بسیاری از مردم در کشورهای در حال توسعه در سطح معیشتی زندگی می‌کنند.

مثال:

Many people in developing countries live at subsistence level.

معنی فارسی کلمه subsistence level

: معنی subsistence level به فارسی

سطحی که در آن شخص فقط می‌تواند نیازهای اولیه خود را برآورده کند.