معنی فارسی superordinal
B2مرتبهای بالاتر از مرتبه اول در سیستمهای طبقهبندی.
Referring to a rank above the ordinal in biological classification.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رتبه فوقمرتبه در طبقهبندی ویژگیهای خاصی دارد.
مثال:
The superordinal rank in the classification has specific characteristics.
معنی(example):
او طبقات فوقمرتبه مختلف را مطالعه کرد تا روابط تکاملی را درک کند.
مثال:
He studied various superordinal taxa to understand evolutionary relationships.
معنی فارسی کلمه superordinal
:
مرتبهای بالاتر از مرتبه اول در سیستمهای طبقهبندی.