معنی فارسی superordinary
C1بسیار فراتر از عادی، فوق‌العاده یا شگفت‌انگیز.
Extremely remarkable; beyond the usual level of normality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استعداد او فوق‌العاده است؛ او می‌تواند چندین ساز بنوازد.
مثال:
Her talent is superordinary; she can play several instruments.
معنی(example):
او مهارت‌های فوق‌العاده‌ای در ریاضیات دارد که همه را شگفت‌زده می‌کند.
مثال:
He has superordinary skills in mathematics that amaze everyone.
معنی فارسی کلمه superordinary
:
بسیار فراتر از عادی، فوق‌العاده یا شگفت‌انگیز.
