معنی فارسی surma
B1نوعی ماده آرایشی برای چشم که معمولاً از کربن تشکیل شده است.
A cosmetic used to darken the eyelashes and eyebrows.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای تزئین به چشمانش سرمه زده است.
مثال:
He applied surma to his eyes for decoration.
معنی(example):
سرمه به طور رایج در فرهنگهای مختلف برای زیبایی استفاده میشود.
مثال:
Surma is commonly used in various cultures for beauty.
معنی فارسی کلمه surma
:
نوعی ماده آرایشی برای چشم که معمولاً از کربن تشکیل شده است.