معنی فارسی survivability

C1

توانایی برای زنده ماندن یا ادامه حیات.

The ability to survive, especially in adverse conditions.

example
معنی(example):

زنده ماندن این گونه بستگی به زیستگاهشان دارد.

مثال:

The survivability of the species depends on their habitat.

معنی(example):

آنها زنده ماندن گیاهان در اقلیم‌های شدید را مورد بررسی قرار دادند.

مثال:

They studied the survivability of plants in extreme climates.

معنی فارسی کلمه survivability

: معنی survivability به فارسی

توانایی برای زنده ماندن یا ادامه حیات.