معنی فارسی suspensibility
B1قابلیت جداسازی یا تأثیر بر اساس وزن و فشار، به ویژه در مهندسی و فیزیک.
The quality of being capable of being suspended; relevant in various technical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت تعلیق این دستگاه اجازه استفادههای متنوع را میدهد.
مثال:
The suspensibility of this device allows for great versatility.
معنی(example):
در فیزیک، قابلیت تعلیق میتواند بر طراحی سازهها تأثیر بگذارد.
مثال:
In physics, suspensibility can affect the design of structures.
معنی فارسی کلمه suspensibility
:
قابلیت جداسازی یا تأثیر بر اساس وزن و فشار، به ویژه در مهندسی و فیزیک.