معنی فارسی swinehull

B1

پوست خوک، لایه بیرونی بدن خوک که پس از ذبح جدا می‌شود.

The outer covering of a pig, often removed during processing.

example
معنی(example):

پوسته خوک پس از فرآیند ذبح دور انداخته شد.

مثال:

The swinehull was discarded after the butchering process.

معنی(example):

آنها از پوست خوک برای ساخت محصولات مختلف استفاده کردند.

مثال:

They used the swinehull for making various products.

معنی فارسی کلمه swinehull

: معنی swinehull به فارسی

پوست خوک، لایه بیرونی بدن خوک که پس از ذبح جدا می‌شود.