معنی فارسی symmetrist

B1

شخصی که در بررسی یا ایجاد اشیاء با تقارن تخصص دارد.

A person who specializes in symmetry.

example
معنی(example):

تقارن‌شناس در ایجاد طراحی‌هایی با تقارن کامل ماهر است.

مثال:

The symmetrist is skilled in creating designs with perfect symmetry.

معنی(example):

به‌عنوان یک تقارن‌شناس، او بر حفظ تعادل در آثار هنری خود تمرکز دارد.

مثال:

As a symmetrist, she focuses on maintaining balance in her artworks.

معنی فارسی کلمه symmetrist

: معنی symmetrist به فارسی

شخصی که در بررسی یا ایجاد اشیاء با تقارن تخصص دارد.