معنی فارسی symmetrization
B1عمل یا فرآیند تقارنسازی اشیاء یا دادهها به گونهای که ویژگیهای متقارن را نشان دهند.
The process of making something symmetric.
- NOUN
example
معنی(example):
فرآیند تقارنسازی دقت مدل را بهبود بخشید.
مثال:
The symmetrization process improved the model’s accuracy.
معنی(example):
در ریاضیات، تقارنسازی معمولاً مسائل پیچیده را سادهتر میکند.
مثال:
In mathematics, symmetrization often simplifies complex problems.
معنی فارسی کلمه symmetrization
:
عمل یا فرآیند تقارنسازی اشیاء یا دادهها به گونهای که ویژگیهای متقارن را نشان دهند.