معنی فارسی tabid
B1به حالتی گفته میشود که در آن بخشی از گیاه یا ساختار به سمت پایین آویزان است.
Describing a state where part of a plant or structure is drooping downwards.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت تابید باعث شده بود تا برگ آویزان شود.
مثال:
The tabid condition was causing the leaf to droop.
معنی(example):
در گیاهشناسی، تابید به گیاهانی اشاره دارد که آویزان یا خم شدهاند.
مثال:
In botany, tabid refers to plants that are drooping or hanging.
معنی فارسی کلمه tabid
:
به حالتی گفته میشود که در آن بخشی از گیاه یا ساختار به سمت پایین آویزان است.