معنی فارسی take someone's life

B2

به معنای گرفتن زندگی کسی یا مواجهه با مرگ به طور ناخواسته یا از طریق یک عمل است.

To cause someone to die; to end the life of someone.

example
معنی(example):

این تصادف به طور غم‌انگیزی زندگی او را گرفت.

مثال:

The accident tragically took her life.

معنی(example):

او قسم خورد که از خانواده‌اش محافظت کند و اجازه ندهد هیچ چیزی زندگی آنها را بگیرد.

مثال:

He vowed to protect his family and never let anything take their lives.

معنی فارسی کلمه take someone's life

:

به معنای گرفتن زندگی کسی یا مواجهه با مرگ به طور ناخواسته یا از طریق یک عمل است.