معنی فارسی tatther

B1

تاتدر، به معنای فرسوده شدن یا از هم گسستن با گذشت زمان.

To become worn out or frayed; to deteriorate in quality.

example
معنی(example):

پیراهن قدیمی بعد از شستشوی چندباره شروع به تاتدرفتن کرد.

مثال:

The old shirt began to tatther after multiple washes.

معنی(example):

او متوجه شد که پارچه در درزها شروع به تاتدر شدن کرده است.

مثال:

He noticed the fabric started to tatther at the seams.

معنی فارسی کلمه tatther

: معنی tatther به فارسی

تاتدر، به معنای فرسوده شدن یا از هم گسستن با گذشت زمان.