معنی فارسی tendinous

B1

به بافت‌ها یا ساختارهایی اشاره دارد که به تاندون‌ها مربوط می‌شوند.

Pertaining to or resembling tendons.

example
معنی(example):

بافت تندینی محکم و قابل انعطاف است.

مثال:

The tendinous tissue is strong and flexible.

معنی(example):

ورزشکاران معمولاً ساختارهای تندینی زیادی در بدن خود دارند.

مثال:

Athletes often have a lot of tendinous structures in their bodies.

معنی فارسی کلمه tendinous

: معنی tendinous به فارسی

به بافت‌ها یا ساختارهایی اشاره دارد که به تاندون‌ها مربوط می‌شوند.