معنی فارسی throw someone a bone
B2به کسی لطفی کردن یا اقدام کوچکی برای کمک به دیگران، به ویژه در مواقعی که کسی نیاز به تشویق یا حمایت دارد.
To do a small favor or give something to someone, especially to help them or boost morale.
- verb
verb
معنی(verb):
To provide support or assistance to, especially in one particular way or to a limited extent; to make a concession to.
example
معنی(example):
رئیس من تصمیم گرفت که با دادن یک روز تعطیل به من، لطفی کند.
مثال:
My boss decided to throw me a bone by giving me a day off.
معنی(example):
او همیشه وقتی تیمش به انگیزه نیاز دارد، لطفی میکند.
مثال:
He always throws his team a bone when they need motivation.
معنی فارسی کلمه throw someone a bone
:
به کسی لطفی کردن یا اقدام کوچکی برای کمک به دیگران، به ویژه در مواقعی که کسی نیاز به تشویق یا حمایت دارد.