معنی فارسی thumbikins
B1انگشتکها، اشیای کوچک با طراحی که عموماً برای بازی یا سرگرمی ساخته میشوند.
Small figures made from materials like clay, often designed for play, especially involving the thumbs.
- OTHER
example
معنی(example):
بچهها از بازی با انگشتکهای خود لذت میبردند.
مثال:
The children loved playing with their thumbikins.
معنی(example):
او انگشتکهای کوچکی از گل درست کرد.
مثال:
She made little thumbikins out of clay.
معنی فارسی کلمه thumbikins
:
انگشتکها، اشیای کوچک با طراحی که عموماً برای بازی یا سرگرمی ساخته میشوند.