معنی فارسی thumbkins

B1

انگشتک‌ها به اشکال یا شخصیت‌های کوچک اشاره دارند که معمولاً در بازی و سرگرمی به کار می‌روند.

Plural of thumbkin, referring to multiple small figures designed typically for children's play.

example
معنی(example):

هنرمند چندین انگشتک برای نمایشگاهش ساخت.

مثال:

The artist created several thumbkins for her exhibition.

معنی(example):

بچ‌ها وقتی داستان‌ها را بازی می‌کنند، عاشق انگشتک‌های خود هستند.

مثال:

Kids love their thumbkins when acting out stories.

معنی فارسی کلمه thumbkins

: معنی thumbkins به فارسی

انگشتک‌ها به اشکال یا شخصیت‌های کوچک اشاره دارند که معمولاً در بازی و سرگرمی به کار می‌روند.