معنی فارسی thumbless

B1

بدون انگشت شست، اشاره به شخص یا شیئی که انگشت شست ندارد.

Describes something or someone lacking a thumb.

example
معنی(example):

عروسک بدون انگشت شست هنوز هم به طرز شگفت‌انگیزی اجرا کرد.

مثال:

The thumbless puppet still performed wonderfully.

معنی(example):

او بدون انگشت شست به دنیا آمد، اما یاد گرفت که سازگار شود.

مثال:

He was born thumbless, but he learned to adapt.

معنی فارسی کلمه thumbless

: معنی thumbless به فارسی

بدون انگشت شست، اشاره به شخص یا شیئی که انگشت شست ندارد.