معنی فارسی tiffie
B1قهر یا ناراحتی کوچک که معمولاً بین دوستان یا اعضای خانواده رخ میدهد.
A minor quarrel or disagreement, often temporary in nature.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از یک قهری کوچک، آنها آشتی کردند و دوباره دوستان شدند.
مثال:
After a little tiffie, they made up and became friends again.
معنی(example):
این قهر طولانی نشد؛ آنها به سرعت اختلافات خود را حل کردند.
مثال:
The tiffie didn't last long; they quickly resolved their differences.
معنی فارسی کلمه tiffie
:
قهر یا ناراحتی کوچک که معمولاً بین دوستان یا اعضای خانواده رخ میدهد.