معنی فارسی tippy-toes

A2

عبارتی که به حالت ایستادن بر روی انگشتان پا اشاره دارد، به ویژه برای افزایش قد خود به طور موقت.

The position of standing or walking on the tips of one's toes.

noun
معنی(noun):

(usually in the plural) The tip of the toe.

example
معنی(example):

او روی نوک انگشتانش ایستاد تا به قفسه بلند برسد.

مثال:

She stood on her tippy-toes to reach the high shelf.

معنی(example):

کودک روی نوک انگشتانش می‌رفت تا به آرامی یک بیسکویت بردارد.

مثال:

The child tiptoed on her tippy-toes while trying to sneak a cookie.

معنی فارسی کلمه tippy-toes

: معنی tippy-toes به فارسی

عبارتی که به حالت ایستادن بر روی انگشتان پا اشاره دارد، به ویژه برای افزایش قد خود به طور موقت.