معنی فارسی unassisted
B1بدون کمک، به حالتی اشاره دارد که فرد به تنهایی کارهایی را انجام میدهد.
Done without assistance or help from others.
- adjective
- adverb
adjective
معنی(adjective):
Not assisted; without assistance
adverb
معنی(adverb):
Without assistance.
example
معنی(example):
او پروژه را بدون کمک به اتمام رساند و فقط به مهارتهای خود تکیه کرد.
مثال:
He completed the project unassisted, relying only on his skills.
معنی(example):
یک صعود بدون کمک میتواند نسبتاً چالشبرانگیز باشد.
مثال:
An unassisted climb can be quite challenging.
معنی فارسی کلمه unassisted
:
بدون کمک، به حالتی اشاره دارد که فرد به تنهایی کارهایی را انجام میدهد.