معنی فارسی under-invest
B1عملی که در آن در یک زمینه خاص، سرمایهگذاری به مقدار کافی انجام نمیشود.
To invest insufficiently in a certain area.
- VERB
example
معنی(example):
بسیاری از استارتاپها تمایل دارند در بازاریابی کمتر از حد لازم سرمایهگذاری کنند.
مثال:
Many startups tend to under-invest in marketing.
معنی(example):
اگر کمتر از حد لازم سرمایهگذاری کنیم، ممکن است نتوانیم به اهدافمان برسیم.
مثال:
If we under-invest, we may fail to reach our goals.
معنی فارسی کلمه under-invest
:
عملی که در آن در یک زمینه خاص، سرمایهگذاری به مقدار کافی انجام نمیشود.