معنی فارسی unwitnessed

B1

غیرشاهد به معنای چیزی است که هیچ‌کس آن را ندیده است.

Not witnessed or observed.

adjective
معنی(adjective):

Not seen. Not witnessed

example
معنی(example):

این رویداد توسط هیچ‌کس شاهد نبود.

مثال:

The event went unwitnessed by anyone.

معنی(example):

دستاوردهای او در اتاقی پر از منتقدان احساس شده بودند که هیچ‌کس شاهد آنها نبود.

مثال:

His achievements felt unwitnessed in a room full of critics.

معنی فارسی کلمه unwitnessed

: معنی unwitnessed به فارسی

غیرشاهد به معنای چیزی است که هیچ‌کس آن را ندیده است.