معنی فارسی -ical

B1

پسوندی که به کلمات اضافه می‌شود و به معنای مرتبط با یک مفهوم خاص است.

A suffix used to form adjectives related to a certain subject or field.

example
معنی(example):

لحظه بحرانی زمانی فرارسید که او باید تصمیم می‌گرفت.

مثال:

The critical moment arrived when she had to decide.

معنی(example):

نقشه‌ها می‌توانند در استدلال منطقی کمک کنند.

مثال:

Diagrams can help in logical reasoning.

معنی فارسی کلمه -ical

: معنی -ical به فارسی

پسوندی که به کلمات اضافه می‌شود و به معنای مرتبط با یک مفهوم خاص است.