معنی فارسی beforesaid
B1پیشتر گفته شده، به چیزی که قبل از این ذکر شده است.
Referring to something that has been mentioned earlier.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قرارداد پیشگفته باید توسط هر دو طرف امضا شود.
مثال:
The beforesaid agreement must be signed by both parties.
معنی(example):
در مستندات پیشگفته، همه شرایط به وضوح شرح داده شده است.
مثال:
In the beforesaid documents, all terms are clearly outlined.
معنی فارسی کلمه beforesaid
:
پیشتر گفته شده، به چیزی که قبل از این ذکر شده است.