معنی فارسی bloodflower
B2نام یک نوع گل که معمولاً با گلبرگهای قرمز روشن شناخته میشود.
A plant known for producing bright red flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
گل خونین به خاطر گلبرگهای قرمز روشنش شناخته میشود.
مثال:
The bloodflower is known for its vibrant red petals.
معنی(example):
در بهار، گل خونین به زیبایی شکوفا میشود.
مثال:
In spring, the bloodflower blooms beautifully.
معنی فارسی کلمه bloodflower
:
نام یک نوع گل که معمولاً با گلبرگهای قرمز روشن شناخته میشود.