معنی فارسی bowlings
B1جمع کلمه بولینگ، به مجموعهای از بازیها و مسابقات مربوط میشود.
Plural form of bowling; refers to multiple events or games of bowling.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم آنها در بولینگها این فصل شکست ناپذیر بود.
مثال:
Their team was unbeatable in bowlings this season.
معنی(example):
بسیاری از بولینگها هر سال در قهرمانی برگزار میشود.
مثال:
Many bowlings are held at the championship every year.
معنی فارسی کلمه bowlings
:
جمع کلمه بولینگ، به مجموعهای از بازیها و مسابقات مربوط میشود.