معنی فارسی burnup
B1سوزاندن یا انرژی را مصرف کردن، به ویژه به طور سریع و شدید.
To consume or expend energy rapidly, often through exercise or exposure.
- VERB
example
معنی(example):
جلسه باشگاه باعث شد که من انرژی را سریع بسوزانم.
مثال:
The gym session made me burn up energy quickly.
معنی(example):
خورشید شدید میتواند باعث شود شما بسوزید.
مثال:
The intense sun can make you burn up.
معنی فارسی کلمه burnup
:
سوزاندن یا انرژی را مصرف کردن، به ویژه به طور سریع و شدید.