معنی فارسی byrthynsak
B1یک اصطلاح فرهنگی یا سنتی مرتبط با زایمان.
A cultural or traditional term related to childbirth.
- OTHER
example
معنی(example):
نسخههای باستانی آداب و رسوم بریتینسک را توصیف میکنند.
مثال:
The ancient manuscripts describe the byrthynsak traditions.
معنی(example):
بسیاری از فرهنگها دارای شیوههای بریتینسک منحصر به فرد هستند.
مثال:
Many cultures have unique byrthynsak practices.
معنی فارسی کلمه byrthynsak
:
یک اصطلاح فرهنگی یا سنتی مرتبط با زایمان.