معنی فارسی circumsciss

B1

بریدن دایره‌ای، به شیوه‌ای از برش اشاره دارد که در آن یک دایره به دو قسمت مساوی تقسیم می‌شود.

Referring to the cutting or dividing of something into circular parts.

example
معنی(example):

هنرمند از تکنیک بریدن دایره‌ای برای خلق مجسمه استفاده کرد.

مثال:

The artist used a circumsciss technique to create the sculpture.

معنی(example):

در معماری، رویکرد بریدن دایره‌ای می‌تواند در طراحی ساختمان‌های گرد کمک کند.

مثال:

In architecture, a circumsciss approach can help in designing circular structures.

معنی فارسی کلمه circumsciss

: معنی circumsciss به فارسی

بریدن دایره‌ای، به شیوه‌ای از برش اشاره دارد که در آن یک دایره به دو قسمت مساوی تقسیم می‌شود.