معنی فارسی de-colonizing

B1

دموکالونی‌ زدن به معنای آزاد کردن یک کشور یا سرزمین از نفوذ مستعمره‌ ها و بازگشت به فرهنگ و سنن بومی آن است.

The act of removing colonial influences and restoring culture and sovereignty to indigenous populations.

example
معنی(example):

فرایند دموکالونی‌ زدن به یک کشور معمولاً شامل بازگرداندن فرهنگ‌های بومی است.

مثال:

The process of de-colonizing a country often involves restoring native cultures.

معنی(example):

فعالان بر دموکالونی‌ زدن آموزش تمرکز دارند تا تاریخ‌های متنوع را بهتر بازتاب دهند.

مثال:

Activists are focused on de-colonizing education to better reflect diverse histories.

معنی فارسی کلمه de-colonizing

: معنی de-colonizing به فارسی

دموکالونی‌ زدن به معنای آزاد کردن یک کشور یا سرزمین از نفوذ مستعمره‌ ها و بازگشت به فرهنگ و سنن بومی آن است.