معنی فارسی deviationism

C1

مکتبی یا نظریه‌ای که بر پایه انحراف از اصول و قواعد ساخته شده است.

A belief or theory that advocates deviation from norms.

example
معنی(example):

انحراف‌گرایی معمولاً در محافل فلسفی بحث می‌شود.

مثال:

Deviationism is often debated in philosophical circles.

معنی(example):

مفهوم انحراف‌گرایی باورهای متعارف را به چالش می‌کشد.

مثال:

The concept of deviationism challenges conventional beliefs.

معنی فارسی کلمه deviationism

: معنی deviationism به فارسی

مکتبی یا نظریه‌ای که بر پایه انحراف از اصول و قواعد ساخته شده است.