معنی فارسی deviative
B2به معنای داشتن ویژگیهای انحرافی یا غیررسمی.
Characterized by or serving as a deviation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد انحرافی به راهحلهای نوآورانهای منجر شد.
مثال:
The deviative approach led to innovative solutions.
معنی(example):
او از یک روش انحرافی در تحقیقاتش استفاده کرد که برجسته بود.
مثال:
He used a deviative method in his research that stood out.
معنی فارسی کلمه deviative
:
به معنای داشتن ویژگیهای انحرافی یا غیررسمی.