معنی فارسی disembargoed

B1

کالاهایی که از محدودیت‌های تجاری آزاد شده‌اند.

Goods that have been released from embargo restrictions.

example
معنی(example):

کالاها پس از مذاکرات آزاد شدند.

مثال:

The goods were disembargoed after the negotiations.

معنی(example):

تمام محصولات که ماه گذشته آزاد شدند اکنون در دسترس هستند.

مثال:

All products disembargoed last month are now available.

معنی فارسی کلمه disembargoed

: معنی disembargoed به فارسی

کالاهایی که از محدودیت‌های تجاری آزاد شده‌اند.