معنی فارسی disguiser

B1

پنهان‌کار، شخصی که برای پنهان کردن شناسایی یک فرد یا چیز، تظاهر می‌کند یا لباس می‌پوشد.

A person who disguises someone or something, often by changing their appearance.

example
معنی(example):

پنهان‌کار لباس‌های پیچیده‌ای برای اجراکنندگان ساخت.

مثال:

The disguiser created elaborate costumes for the performers.

معنی(example):

به عنوان یک پنهان‌کار، او استعداد تغییر ظاهر را داشت.

مثال:

As a disguiser, he had a talent for changing appearances.

معنی فارسی کلمه disguiser

: معنی disguiser به فارسی

پنهان‌کار، شخصی که برای پنهان کردن شناسایی یک فرد یا چیز، تظاهر می‌کند یا لباس می‌پوشد.