معنی فارسی disjected
B2پراکنده و جداشده، به مواد یا اطلاعاتی اطلاق میشود که به لحاظ سازماندهی منسجم نیستند و باید دوباره مرتب شوند.
Separated and scattered materials or information that lack coherence or organization.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد پراکنده یک الگوی جالب را تشکیل دادند.
مثال:
The disjected materials formed an interesting pattern.
معنی(example):
یادداشتهای پراکندهاش جمعآوری کردن را سخت کرد.
مثال:
Her disjected notes were difficult to piece together.
معنی فارسی کلمه disjected
:
پراکنده و جداشده، به مواد یا اطلاعاتی اطلاق میشود که به لحاظ سازماندهی منسجم نیستند و باید دوباره مرتب شوند.