معنی فارسی disjointness
B2عدم اشتراک، ویژگیای که مشخص میکند مجموعهها هیچ عنصر مشترکی ندارند.
The state of being disjoint, where two sets have no elements in common.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم اشتراک خواص مهمی در نظریه مجموعهها است.
مثال:
Disjointness is an important property in set theory.
معنی(example):
در ریاضیات، مفهوم عدم اشتراک به تعریف روابط بین مجموعهها کمک میکند.
مثال:
In mathematics, the concept of disjointness helps define relationships between sets.
معنی فارسی کلمه disjointness
:
عدم اشتراک، ویژگیای که مشخص میکند مجموعهها هیچ عنصر مشترکی ندارند.