معنی فارسی disoccident
C1غیرغربی، به مفاهیم و ادبیات یا فرهنگهایی اشاره دارد که به غرب مربوط نمیشوند.
Pertaining to cultures or perspectives that are not influenced by Western norms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویداد غیرغربی نشانهای از تغییر در دیدگاههای فرهنگی بود.
مثال:
The disoccident event marked a shift in cultural perspectives.
معنی(example):
روایتهای غیرغربی معمولاً فرضیات غربی را به چالش میکشند.
مثال:
Disoccident narratives often challenge Western assumptions.
معنی فارسی کلمه disoccident
:
غیرغربی، به مفاهیم و ادبیات یا فرهنگهایی اشاره دارد که به غرب مربوط نمیشوند.