معنی فارسی dispost
B1کنار گذاشتن یا دور انداختن.
To get rid of or dispose of something.
- VERB
example
معنی(example):
کمیته مجبور شد پیشنهاد را کنار بگذارد.
مثال:
The committee had to dispost the proposal.
معنی(example):
آنها هفتهٔ آینده تجهیزات قدیمی را کنار خواهند گذاشت.
مثال:
They will dispost of the old equipment next week.
معنی فارسی کلمه dispost
:
کنار گذاشتن یا دور انداختن.