معنی فارسی dissuasively

B2

به صورت دلسردکننده، به گونه‌ای که شخص را از انجام یک کار باز دارد.

In a manner that is intended to dissuade; discouragingly.

example
معنی(example):

او به طور دلسردکننده صحبت کرد و امیدوار بود که نظر او را تغییر دهد.

مثال:

She spoke dissuasively, hoping to change his mind.

معنی(example):

او در طول مناظره به طور دلسردکننده استدلال کرد.

مثال:

He argued dissuasively during the debate.

معنی فارسی کلمه dissuasively

: معنی dissuasively به فارسی

به صورت دلسردکننده، به گونه‌ای که شخص را از انجام یک کار باز دارد.