معنی فارسی effigurate
B1تصور کردن یا تجسم کردن، ایجاد یک تصویر ذهنی از یک ایده یا مفهوم.
To form a representation or image of something, making it easier to comprehend.
- VERB
example
معنی(example):
تصور کردن یک مفهوم به تجسم آن کمک میکند.
مثال:
To effigurate a concept helps in visualizing it.
معنی(example):
در بحثها، اغلب نیاز داریم تا ایدهها را تجسم کنیم تا آنها را روشنتر کنیم.
مثال:
In discussions, we often need to effigurate ideas to make them clearer.
معنی فارسی کلمه effigurate
:
تصور کردن یا تجسم کردن، ایجاد یک تصویر ذهنی از یک ایده یا مفهوم.