معنی فارسی faintise

B1

رفتاری که در آن فرد حالت بی‌حالی یا ضعف از خود نشان می‌دهد.

An archaic term describing a state or action of fainting.

example
معنی(example):

اصطلاح faintise به نوع خاصی از رفتار اشاره دارد.

مثال:

The term faintise refers to a specific type of behavior.

معنی(example):

او در حین دعوا faintise از خود نشان داد.

مثال:

He exhibited faintise during the argument.

معنی فارسی کلمه faintise

: معنی faintise به فارسی

رفتاری که در آن فرد حالت بی‌حالی یا ضعف از خود نشان می‌دهد.