معنی فارسی fingerstone

B2

فینگرستون، نوعی سنگ قیمتی است که به خاطر زیبایی و کیفیتش مورد توجه قرار می‌گیرد.

A type of gemstone known for its beauty and quality, often used in jewelry.

example
معنی(example):

فینگرستون به خاطر رنگ‌های زنده و بافت‌های منحصر به فردش شناخته شده است.

مثال:

The fingerstone is known for its vibrant colors and unique textures.

معنی(example):

جواهرات ساخته شده از فینگرستون معمولاً بسیار مورد تقاضا هستند.

مثال:

Jewelry made from fingerstone is often highly sought after.

معنی فارسی کلمه fingerstone

: معنی fingerstone به فارسی

فینگرستون، نوعی سنگ قیمتی است که به خاطر زیبایی و کیفیتش مورد توجه قرار می‌گیرد.